
SeyedAli/Persian-Text-paraphraser-mT5-V1
0.2B
•
Updated
•
58
•
1
input_text
stringlengths 4
159
| target_text
stringlengths 4
155
|
---|---|
پس چرا هیچوقت از من نپرسیدی
|
چطور هیچوقت از من نپرسیدی چرا
|
حالا شما می خواهید زمزمه کنید
|
حالا تو زمزمه کن
|
چارلی شروع به پیشروی کرد.
|
چارلی شروع به حرکت کرد.
|
پس از اولین تجدید، بررسی منظم مواد باید انجام شود.
|
پس از اولین تجدید باید یک بررسی منظم انجام شود.
|
زرق و برق دار است.
|
آنها زیبا هستند.
|
پس در مورد آن به من بگویید.
|
به من در مورد آن بگویید
|
آیا این زنان شگفتی های تکنولوژیکی بیشتری داشتند؟
|
آیا این زنان معجزه فناوری دیگری دارند؟
|
فکر می کردم توپ هایم منفجر می شوند
|
فکر می کردم توپ ها منفجر می شوند
|
مطمئن شوید که هیچ کس دیگری را ترک نمی کند.
|
مطمئن شوید که هیچ کس ترک نمی کند
|
ماده 2 پروتکل از 1 ژانویه 2007 به طور موقت اعمال خواهد شد، مشروط بر اینکه ممکن است در تاریخ بعدی به نتیجه برسد.
|
ماده 2 پروتکل از 1 ژانویه 2007 به طور موقت اعمال خواهد شد، مشروط به اینکه در تاریخ بعدی به نتیجه برسد.
|
مثل عکس زیباست
|
او مثل یک عکس زیباست
|
پس او کیست
|
او کیست
|
فقط یک دقیقه باش
|
فقط یک دقیقه خواهد بود
|
شکل زندگی کنترل بدن او را در سطح خودمختار به دست گرفته است و پروتئینها را از بافتهایش میگیرد و گلبولهای سفید خون را از شریانهایش میگیرد.
|
شکل زندگی کنترل بدن او را در یک سطح خودمختار به دست گرفته است و پروتئین ها را از بافت او و گلبول های سفید خون را از شریان دریافت می کند.
|
من روی یک اسب شرط میبندم، آن اسب کاری را که قرار است انجام دهد، مثل هر چیز دیگری در زندگی من، انجام ندهد.
|
من روی اسبی شرط بندی کردم که آنچه را که انتظار می رفت انجام نداد... مثل هر چیز دیگری در زندگی ام.
|
به من گفتند که تمام بعدازظهر را خوردی.
|
به من گفتند تمام بعدازظهر را داری.
|
چرا فکر میکنی خوبه
|
چرا فکر می کنید این چیز خوبی است
|
نه کاملا.
|
نه واقعا.
|
کد بازگشتی در داده های رکورد است.
|
کد بازگشتی در داده های رکورد موجود است.
|
آنها در هر عکس لعنتی بودند.
|
آنها در هر تصویر بودند.
|
حالا باید او را از آنجا بیرون کنید.
|
باید او را بیرون بیاوری
|
من نامه کلویی را به عنوان نمونه دیگری از بسیاری از کارهای شگفت انگیزی که اگر دوباره هم اتاقی او بودم انجام می دادم می آورم.
|
من پست کلویی را به عنوان نمونه ای از بسیاری از کارهای بزرگی که اگر دوباره هم اتاقی اش بودم برایش انجام می دادم.
|
و آتش حرام است
|
و آتش ممنوع است.
|
او چندین سال برای سازمان ما در سودان کار کرد.
|
چندین سال کار برای سازمان ما در سودان.
|
این طوفان نیست
|
طوفان نیست
|
مذبح آغاز و پایان را بنگر.
|
اینک مذبح آغاز و پایان.
|
امروز روز بزرگی است بلا.
|
امروز روز بزرگ است، بلا.
|
استر، برای ما خبری داری
|
استر، چیز جدیدی برای ما گرفتی
|
من به دنبال کلمات پنهان هستم
|
من به دنبال کلمات پنهان هستم.
|
برایشان مهم نیست که به چه کسی صدمه می زنند
|
برای آنها مهم نیست که چه کسی آسیب می بیند
|
شما یک وکیل با خود آورده اید
|
شما یک وکیل با خود آورده اید، درست است
|
و من فکر می کنم، می دانید، بچه ها باید حیوانات خانگی داشته باشند.
|
و من فکر می کنم، می دانید، بچه ها باید حیوانات داشته باشند.
|
در مورد پسری که من آوردم چطور؟
|
پسری که آوردم چطور
|
نحوه نمایش تغییرات ویژگی های متن در سند را مشخص می کند. این تغییرات بر ویژگی هایی مانند پررنگ، ایتالیک یا زیرخط تأثیر می گذارد.
|
نحوه نمایش متن با ویژگی های تغییر یافته در سند را مشخص می کند. این تغییرات ویژگی هایی مانند پررنگ، مورب یا زیرخط را به حساب می آورند.
|
آیا شما هنوز یک دختر نمایشی هستید؟
|
هنوز دختر نمایشی هستی
|
حمایت از حقوق مالکیت فکری نمونه دیگری از مجموعه پیشنهادات مربوط به حقوق مالکیت معنوی است.
|
حمایت از حقوق مالکیت معنوی مثال زیر از مجموعه ای از پیشنهادات مربوط به حقوق مالکیت معنوی است.
|
تو خیلی زیبا... ...و خیلی جوانی.
|
تو خیلی زیبا... و خیلی جوانی.
|
چگونه او را مجبور کردی که کوچکترین برادرت را شکنجه کند.
|
تو مجبورش کردی که برادر کوچکت را شکنجه کند.
|
میخواستی با من حرف بزنی
|
می خواستی با من صحبت کنی
|
فکر میکنی منو میترسونی
|
فکر میکنی من ازت میترسم
|
خوب، فقط یادت باشد... اجازه نده مهاجم توپ را بالای سرت ببرد...
|
فقط به یاد داشته باشید، شما نمی توانید توپ را از بالای سر خود بگیرید.
|
دوستان گفتید
|
دوستان، شما می گویید
|
زن خانواده اش را در خانه ای مرموز می کشد.
|
زنی خانواده اش را در خانه ای مرموز کشت.
|
باشه، نه، نه
|
باشه، باشه، باشه، نه، نه.
|
خانم اونیل، وقتی برای اولین بار خبر حمله تروریستی در کشور خود را شنیدید، چه احساسی در شما ایجاد کرد
|
خانم اونیل، وقتی برای اولین بار از یک حمله تروریستی در کشور خود شنیدید، چه احساسی داشتید
|
بیش از صد سال پیش شکار روی زمین از مد افتاده بود.
|
صدها سال پیش شکار در زمین ما از مد افتاده است.
|
وقتی پسرم همسن تو بود اینها مورد علاقه پسرم بود.
|
وقتی پسرم هم سن شما بود، اینها محبوب بودند.
|
هر دو برادرش به او افتخار می کردند.
|
هر دو برادرش به او افتخار می کنند.
|
آیا این راهی است که آنها به شما کمک می کنند تا کتاب خود را بنویسید؟
|
آیا با نوشتن کتابتان به شما کمک می کنند؟
|
در نتیجه، از موقعیت مسلط خود در بازار دانمارک برای توزیع نامه های بدون آدرس با قیمت گذاری غارتگرانه سوء استفاده نکرده است.
|
در نتیجه، این تعهد از موقعیت مسلط خود در بازار توزیع دانمارک برای محموله های پستی بدون آدرس با اعمال قیمت گذاری غارتگرانه سوء استفاده نکرده است.
|
ببین...چرا ما اینجا ایستاده ایم
|
هی... چرا ما اینجا ایستاده ایم
|
آیا می دانید چقدر طول می کشد تا این مرکز بازسازی شود
|
آیا ایده ای دارید که چقدر طول می کشد تا این دوباره ساخته شود؟
|
ادی، وقتی از کار افتاد، با من صد دلار شرط ببند که در عرض یک هفته دستگیر میشوی.
|
وقتی فرار کردی، ادی با من 100 دلار شرط بندی کرد که یک هفته دیگر تو را بگیرد.
|
من حتی باید او را مهار کنم.
|
من باید او را مهار کنم.
|
اینگونه از او محافظت می کنید و این چیزی است که او را روی زمین زنده نگه می دارد.
|
به این ترتیب اکنون از او محافظت می کنید و این او را زنده نگه می دارد.
|
انتقام.
|
برای انتقام.
|
روابط اتحادیه اروپا با توافقنامه ای آغاز شد که در سال 1963 امضا شد.
|
رابطه اتحادیه اروپا با توافقنامه انجمن که در سال 1963 امضا شد، ایجاد شد.
|
آنها را در جیب عقبش گذاشت و یک کیف قهوه ای رنگ از روی صندلی برداشت.
|
آنها را در جیب عقبش فرو کرد و یک کیف قهوه ای رنگ را از روی صندلیش برداشت.
|
وقتی تو بمیری من میمیرم
|
اگه تو بمیری منم میمیرم
|
کشورهای عضو قوانین، مقررات و مقررات اداری لازم برای انطباق با این دستورالعمل را تا .
|
کشورهای عضو قوانین، مقررات و مقررات اداری لازم برای انطباق با این دستورالعمل را تا ... به اجرا در خواهند آورد.
|
منظورم این است که اولین باری که طناب زدن او را تماشا کردم، فکر کردم، چه کسی به شما آموزش می دهد
|
یعنی برای اولین بار می دیدم که طناب را گرفته، فکر کردم کی به تو یاد می دهد
|
اوم، گوش کن
|
گوش کنید.
|
چندین دسته از حالت های خلسه مانند وجود دارد ... باکتی، مائناد، رپچر، باکا، سرخوشی...
|
دسته بندی های زیادی از حالت های خلسه وجود دارد... باکتی، مائنادها، رپچر، باکا، سرخوشی...
|
تو به اندازه کافی با نائومی انجام دادی.
|
نائومی به اندازه کافی کارش را انجام داده است.
|
هفت سال متوالی، ما با چهره هایمان در لب آنها تمام می کنیم.
|
هفت سال متوالی ما در نهایت با چهره هایمان در باسن آنها می شویم.
|
ما دلتنگ زیبایی برندی، وفاداری او به یک سبک زندگی سالم خواهیم شد.
|
ما دلتنگ زیبایی برندین، وفاداری او به سبک زندگی سالم خواهیم شد.
|
و من این بشقاب را جلوی تو می گذارم.
|
و بشقاب را جلوی تو می گذارم.
|
رسید دریافت کنید
|
اعلام وصول
|
رئیس جمهور در کشتی است.
|
رئیس جمهور در کشتی است
|
سنگی بود که تشعشع می کرد. من اکنون سنگی دارم که تابش را جذب می کند.
|
این سنگی بود که تشعشعات را به سمت او پرتاب کرد، و من اکنون سنگی دارم که تشعشعات را جذب می کند.
|
برای یک متخلف
|
روی و خارج از سیاره
|
اشکالی ندارد، تام؟
|
باشه تام
|
تو آنقدر بزرگ و باهوش نیستی که فکر می کنی، استوارت.
|
تو آنقدرها که فکر می کنی بزرگ و باهوش نیستی، استوارت.
|
الان یک سال است که در مورد شما دروغ می گوید.
|
او یک سال است که به شما دروغ می گوید.
|
هدف این آیین نامه مداخله در مورد سیستم های مدیریت هویت الکترونیکی و زیرساخت های مرتبط ایجاد شده در کشورهای عضو نیست.
|
هدف این مقررات مداخله در سیستمهای مدیریت هویت الکترونیکی و زیرساختهای مرتبط ایجاد شده در کشورهای عضو نیست.
|
این حس درونی
|
یک احساس درونی
|
هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست، عدم نشان دادن مزایای یادگیری بزرگسالان یکی از ضعف های اصلی این رشته است.
|
هیچ وقت برای آموزش دیر نیست، ناتوانی در نشان دادن مزایای یادگیری بزرگسالان یکی از ضعف های اساسی این منطقه است.
|
خانواده دیگری تشکیل دهید.
|
تشکیل یک خانواده جدید
|
و از آب، ماهی تن آهی، صدف ماهی راهب، خرچنگ قرمز، اختاپوس و صدف دارید.
|
از دریا ماهی تن آهی، کنار دریا، صدف، قاپ قرمز، اختاپوس و صدف داریم.
|
و شاید افرادی مثل شما.
|
و شاید حتی در مورد افرادی مثل شما.
|
حالا جورج، منطقی باش
|
جورج، منطقی باش
|
خب، این پسر در کلاس انگلیسی من دوستی دارد که یک شریک تمرینی دارد که با درو لاچی دوست خوبی است.
|
یک پسر به زبان انگلیسی دوستی دارد که برای تمرین با کسی که دوست خوب درو لاچی است می رود.
|
با سرگرمی فکر کرد حالا نوبت او بود.
|
با سرگرمی فکر کرد حالا نوبت من است.
|
یک راه برای پیدا کردن.
|
فقط یک راه برای پیدا کردن
|
تو مرا از دور نگه میداری، بافی.
|
تو از من فاصله میگیری بافی
|
شما می توانید مانند یک زوج باشید.
|
شما می توانید یک زوج باشید
|
برخی از کشورهای عضو نیز گزارشی کتبی ارسال می کنند که در آن شرحی از سیستم بازرسی خود و نتیجه گیری در مورد بازرسی های انجام شده ارائه می شود.
|
برخی از کشورهای عضو نیز باید گزارش کتبی حاوی شرح سیستم بازرسی ارسال کنند و یافته های بازرسی های انجام شده را پیشنهاد کنند.
|
هی، شرط می بندم که مت و مگان با هم به پایان برسند.
|
نگاه کن، شرط میبندی مت و مگان در نهایت با هم میشوند.
|
کورت می خندد
|
کورت می خندید.
|
خوب، خوب، 10 دقیقه دیگر باید عازم فیلم شویم.
|
ده دقیقه دیگه باید بریم سینما
|
از سال 2005 کاهش یافته است و عمدتاً به گله های بزرگ در مجارستان، جمهوری چک و اسلواکی وابسته است.
|
از سال 2005، کاهش یافته است و تا حد زیادی به گله های بزرگ در مجارستان، جمهوری چک و اسلواکی وابسته است.
|
اون گروه اول اسمشونو می خوام
|
باندی که اول اسمشان را می خواهم.
|
پسر، من کت و شلوار را دوست دارم.
|
پسر، من این کت و شلوار را دوست دارم.
|
یک رهبر باید خونسرد و خونسرد بماند. او باید یاد بگیرد که انفجارها، گرما و غبار، فریاد مجروحان را نادیده بگیرد.
|
فرمانده باید آرام و راحت باشد. و دوم، او باید بیاموزد که انفجارها را نادیده بگیرد... گرما، گرد و غبار، هجوم جراحات.
|
این همان چیزی است که شما همیشه می خواستید.
|
این چیزی است که شما همیشه می خواستید
|
هیچ اشکالی ندارد که منتظر باشیم کاخ سفید به ما بگوید که قابل گزارش است.
|
هیچ اشکالی ندارد که منتظر تایید کاخ سفید باشیم.
|
من نمیتونم دوستت داشته باشم
|
نمیتونم دوستت داشته باشم
|
دروغ نمی گویم...
|
دروغ نمی گویم.
|
شما همه چیز خوب است. شما یک جانباز جنگ هستید
|
تو خوب میشی شما یک جانباز جنگ هستید
|
بله، مورالو اوال نیز همینطور، که به نظر می رسد چندین قدم از شما جلوتر است.
|
بله، مورالو اوال هم همینطور، که به نظر می رسد چندین قدم از شما جلوتر است.
|